طغیانگری قوم ثمود (قرآن)از مصادیق طغیانگران که در آیات قرآن به آنها اشاره شده، «قوم ثمود» هستند. ۱ - از طغیانگران هلاکشدهثمود، از طغيانگران هلاك شده به دست خداوند: ۱. «وَ فِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِينٍ • فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَ هُمْ يَنْظُرُونَ؛ و نيز در سرگذشت قوم ثمود عبرتى است آنگاه كه به آنان گفته شد: مدتى كوتاه بهرهمند باشيد (و سپس منتظر عذاب) آنها از فرمان پروردگارشان سرباز زدند، و صاعقه آنان را فراگرفت در حالى كه نگاه مىكردند (بىآنكه قدرت دفاع داشته باشند).» ۲. «وَ أَنَّهُ أَهْلَكَ عاداً الْأُولى • وَ ثَمُودَ فَما أَبْقى • وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَ أَطْغى؛و آيا به انسان نرسيده است كه در كتب انبياى پيشين آمده اينكه خداوند قوم عاد نخستين را به كيفر اعمالشان هلاك كرد؟ و همچنين قوم ثمود را، و كسى از آنان را باقى نگذارد! و نيز قوم نوح را پيش از آنها، چرا كه آنان از همه ظالمتر و طغيانگرتر بودند!» ۳. «وَ ثَمُودَ الَّذِينَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ • الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلادِ؛ و قوم ثمود كه صخرههاى عظيم را از كنار دره مىبريدند (و از آن خانه و كاخ مىساختند). همان كسانى كه در شهرها طغيان كردند.» ۴. «كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها • فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ناقَةَ اللَّهِ وَ سُقْياها • فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها؛ قوم ثمود بر اثر طغيانشان، پيامبر خود را تکذیب كردند، و پيامبر خدا صالح به آنان گفت: ناقه و معجزه خداوند را با آبشخورش واگذاريد (و مزاحم آن نشويد). ولى آنها او را تكذيب و ناقه را پى كردند (و به هلاكت رساندند)؛ از اين رو پروردگارشان آنها و سرزمينشان را بخاطر گناهشان درهم كوبيد و با خاك يكسان كرد.» ۲ - علت طغیانگریطغيانگرى قوم ثمود، با سرپيچى از فرمان خداوند و پى كردن ناقه صالح: «فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَ عَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَ قالُوا يا صالِحُ ائْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ؛سپس ناقه را پى كردند، و از فرمان پروردگارشان سرپيچيدند؛ و گفتند: اى صالح! اگر تو از فرستادگان خدا هستى، آنچه را از عذاب الهى به ما وعده مىدهى، بياور!» ۳ - درخواست طغیانگراندرخواست کافران طغيانگر قوم ثمود از صالح علیهالسلام براى به اجرا درآوردن تهديدهايش: «قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كافِرُونَ • فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَ عَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَ قالُوا يا صالِحُ ائْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ؛ مستكبران گفتند: (ولى) ما به آنچه شما به آن ايمان آوردهايد، كافريم. سپس ناقه را پى كردند، و از فرمان پروردگارشان سرپيچيدند؛ و گفتند: اى صالح! اگر تو از فرستادگان خدا هستى، آنچه را از عذاب الهى به ما وعده مىدهى، بياور!» ۴ - تحریک به طغیانتحريك شدن بدبخت ترين فرد قوم ثمود، به طغيان در برابر رسول الهى: «كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها • إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها؛ قوم ثمود بر اثر طغيانشان، پيامبر خود را تكذيب كردند، آنگاه كه شقىترين آنها به پاخاست.» ۵ - تشویق به طغیانقوم ثمود، مشوّق شقىترين فرد خود، به طغيان در برابر فرستاده الهى: «كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها • إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها؛ قوم ثمود بر اثر طغيانشان، پيامبر خود را تكذيب كردند، آنگاه كه شقىترين آنها به پاخاست.» ۶ - پانویس
۷ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۹، ص۱۸۲، برگرفته از مقاله «مصادیق طغیانگران (قوم ثمود)». |